Saturday, November 26, 2005

!تقدیر چنان رفت وناگزیر همان بود



از پس ارانی ها و آریان پور ها، به یاد دکتر سعید شاملو، پدر

 روانشناسی بالینی ایران

Albert Einstein

“Try not to become a man of success but rather try to

become a man of value”

عجب برگریزانی شده است! دیروز مصطفی اسکویی رفت،نعمت آغاسی،منوچهر آتشی و حالا مرتضی ممیز... باز هم مانند همیشه دیر شد! باز هم فرصت یاد کردن حواله شد به پس از رفتن . ماههایی پیش از کوچ ابدی دکتر سعید شاملو با او تماس گرفتم و خواستم که گپ و گفتی کوتاه با او داشته باشم. گفت که در طول این سالها با هیچ کجا حرفی نزده و مایل نیست با رسانه هایی که در جمهوری اسلامی فعالیت می کنند سخنی بگوید. برایش از رسانه های نسبتا مستقل گفتم و تشنگی نسل جوان به شنیدن برخی صداها در شرایط فعلی....هر چه کردم اما او زیر بار انجام گفتگو نرفت. تنها گفت، « دیگر مدتهاست که از ما گذشته است! ....»

 *دکتر تقی ارانی و پیشگامان روانشناسی مدرن ایران





 از عمر روانشناسی در غرب، حدود 126 سال و در ایران به یک معنی حدود 80 سال و به معنی دیگر حدود 40 سال می گذرد. اما این تاریخ کوتاه در ایران، به گفته پژوهشگر و روانشناس برجسته کشورمان، دکتر حبیب الله قاسم زاده، تاریخی بوده است پرحادثه و افتخار آفرین . این روانشناس ایرانی در سخنرانی که به یاد استاد، دوست و همکار فقیدش، دکتر سعید شاملو در مرکز روانشناسی بالینی، گروه روان پزشکی بیمارستان روزبه ایراد کرد، از افرادی نام برد که پرچمدار این حرکت علمی بودند. هم آنان که سخت شیفته علم و دانش و فرهنگ و آزادگی بودند و جملگی با تمام نیرو سعی کردند آموخته ها و دریافت های خود را، سخاوتمندانه به نسل های جدید منتقل کنند. قاسم زاده در میان این پیشگامان تحول خواه ایران ، از زنده یاد دکتر تقی ارانی نام برد . از دکتر علی اکبر سیاسی و دکتر محمد باقر هوشیار.  او این سه تن را بنیان گذاران روانشناسی در ایران معرفی کرد . « نخستین کتاب روانشناسی را دکتر ارانی به رشته تحریر در آورد ( در سال 1927 میلادی ، 1305 هجری شمسی ، حدود 78 سال پیش ) : تحت عنوان "پسیکولوژی یا علم روح" . » به گفته قاسم زاده شیوه برخورد زنده یاد دکتر ارانی ، متاثر از نظریه های فیزیولوژیک و فیزیکالیستی اروپای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است . و از این نظر که برای نخستین بار در مورد فرایند ها و مفاهیم روانی مانند تاثرات ، تجسمات ، احساس ، ادراک ، توجه ، حافظه ، تفکر ، تشخیص و تعمیم ، حکم و استدلال ، زبان ، اراده و غیره تویحاتی در چهارچوب علوم جدید و به زبان فارسی ارائه می دهد ، جالب توجه است. او خصوصا بر دو وجه کتاب دکتر ارانی انگشت گذارد  ، « 1- او پس از توضیح هر یک از عملکردها و کارکردهای روانی ، نکات مربوط به "پداگوژی" آنها را بر می شمارد . 2 – در آخر کتاب ، بحثی تحت عنوان " اکمل تجلیات روح " ، می گشاید و در آن بحث ، به مذهب ،صنایع مستظرفه ،علوم عملی ، و قوانین و نوامیس اجتماعی و اخلاق می پردازد . و بدین ترتیب ، روانشناسی را در ارتباط با سایر حیطه های فرهنگی ، هنری و معرفت شناسی قرار می دهد .» این شاگرد و همراه زنده یاد دکتر امیرحسین آریان پور ، در ادامه سخنان خود به نقش و حضور دکتر هوشیار ، دکتر سیاسی و.. در این مسیر سنگلاخ اشاره و زوایای مهم فعالیت های این پیشگامان را تشریح کرد .

*دکتر سعید شاملو، بنیانگذار روانشناسی بالینی در ایران

  دکترسعید شاملو، استاد روانشناسی بالینی فقید ایران، پس از اتمام دوره تحصیلات دانشگاهی در امریکا، در سال 1340 به دانشگاه ملی ( شهید بهشتی) می پیوندد و در سال 1342 وارد گروه روانشناسی دانشگاه تهران می شود . او نخستین درس "روانشناسی مرضی" را در سال 1345 ، عهده دار شده است. او را بنیان گذار روانشناسی بالینی در ایران دانسته اند. کتاب" روشهای نو در روانکاوی" اثر کارن هورنای را شاملو در سال 1343 ترجمه می کند. و نخستین کتاب درسی "روانشناسی بالینی به وسیله او در سال 1350، به رشته تحریر در آمد. افق باز نگاه شاملو به مسائل مهم اجتماعی، رویکرد او به روانشناسی ارتباطات فردی و گروهی،بن بست های مساله زناشویی،پیچیدگی های  مبحث جنسیت،پدیده طبیعی همجنسگرایی و... از او چهره ای" اهل امروز" را نمودار می کند. حبیب الله قاسم زاده درباره استاد سفرکرده خود می گوید : « در واقع ، رکن اصلی روان شناسی بالینی را در ایران ، او تشکیل می داد . نام روانشناسی بالینی با نام دکتر شاملو چنان گره خورده بود که هر جا و هر موقع سخن از روانشناسی بالینی می رفت ، اسم دکتر شاملو به شکلی خود آیند، به ذهن متبادر می شد. نقش او تنها تالیف و تحقیق و آموزش نبود، بلکه در تاسیس و راه اندازی اولین کلینیک روانشناسی بالینی و مرکز مشاوره در دانشگاه تهران، انجمن روانشناسی ایران، رهگشا، مبتکر و پیشقدم بود.» قاسم زاده ، ضمن تصریح این مطلب که از لحاظ اعتقاد به اهمیت و نقش روانشناسی بالینی در زندگی مردم و حل مشکلات روانی، کسی را همپای دکتر شاملو ندیده است، اضافه کرد که شاملو، اعتقادی عمیق به علم روانشناسی بالینی داشت. «... سال سوم دوره کارشناسی بودیم که ما را به بیمارستان دکتر رضاعی برد. با نیروی خستگی ناپذیری در صدد بود که مرزهای عبور ناپذیر تفکر و بازخوردها را در نوردد و نقش روانشناسان را در سیستم درمانی و بهداشتی جامعه برجسته سازد... »

*من با دوچشم خویش،دیدم که جانم می رود...
  
 این استاد پیشگام روانشناسی بالینی ایران، از سال 1353 در بیمارستان روزبه ایران مشغول به کار بوده است.انقلاب بهمن پیروز می شود.شوری به میانه است اما نقش رویا در سرابی ژرف اندوده می شود... تلاطمات  سیاسی دهه شصت خورشیدی فرا می رسد.سال بد.سال باد،بار دیگر مکرر شده و استاد با چشمی اشکبار، عزیزترین دانشجویان خود را در زندان ها تا آستانه ناگزیر بدرقه می کند... «.../ من با دو چشم خویش، دیدم که جانم می رود!/ ....» سعید شاملو، در یک هزار و سیصد وهفتاد و سه خورشیدی به شکل ناگهانی با بازنشستگی اجباری و غافلگیرانه از سوی مسئولان وقت دانشگاه و گروه علمی خود مواجه شده است. از این تاریخ به بعد است که در دانشگاه بهزیستی و علوم توانبخشی، فعالیتهای علمی خود را پی می گیرد و منشا خدمات ارزنده ای در این دانشگاه می شود. خصوصیات بارز دکتر شاملو اما تنها منحصر به شخصیت علمی پر رنگ او نبود، آنگونه که یارانش واگویه می کنند، خصوصیات بارز شخصیت او استقلال رای، صداقت و شهامت علمی و انسانی، علاقه مندی به مسائل اجتماعی و فرهنگی، تشویق نسل جوان و حمایت از آنها و احساس مسئولیت درباره تامین زندگی آنها، پایداری در روابط انسانی، بزرگ شمردن بزرگان علم و دانش و سمت گیری مشخص در مسائل علمی  در این میانه قابل تامل است. او خود، در گفتگویی با "خبرنامه انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران" می گوید، «... به نظر من مهم ترین علم دنیا روانشناسی است که شامل تمامیت انسان می شود. هیچ چیزی نیست که راجع به آن صحبت کنید اعم از جسم، روان، سیاست، اقتصاد، پول، تحصیلات و غیره که یک بعد روانشناسی نداشته باشد...»

*بر دوش غولان

دکتر قاسم زاده  در پایان سخنان خود که مشروح آن در "فصلنامه تازه های علوم و اعصاب" نیز منعکس شده است، تصریح می کند، «اگر می توانیم افق هایی را ببینیم، بدین علت است که بر دوش غولان جای گرفته ایم. امیدوارم موفقیت های خود را صرفا به حساب شخصیت خود نگذاریم، ما از پس دانشمندان بزرگی چون ارانی ها،هوشیارها ،سیاسی ها ، صناعی ها ، آریان پورها ، براهنی ها ، اخوت ها ، وهاب زاده ها و شاملوها این راه را می سپریم .  اگر همواری ای در راه می بینیم و یا اگر چراغی فرا راه خود، برافروخته می بینم، پیشینیان برای ما هموار کرده اند و بر افروخته اند، ما نیز سعی کنیم چنان کنیم که آنها کردند.»اوحاصل این همه را چنین بیان کرد: « نجات، تنها در دخالت دادن اراده در نظم جهانی است که گاه با ما به ستیز بر می خیز...» او به حافظه پرحجم و گاه پردرد تاریخ معاصر میهن اشاره کرده و از قول "هملت" می گوید:« تقدیر چنان رفت و ناگزیر همان بود» و به قول "بامداد" میهنمان در شعر "در آستانه" :".../ فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود اما یگانه بود و هیچ کم نداشت ! / ...

No comments:

Post a Comment