Saturday, December 24, 2005

بانوی تاتر ایران

سفر هستم... چیز جالبیه سفر.. آمدم به سرزمین سبز شمال ایران... رشت.. لاهیجان... انزلی... می نویسم از این سفر همین جا.. توو این چند روز خبرا خوب نبودن طبق معمول.. بازداشت سندیکالیست ها و آقای اسانلو خبرای بدی هستن....
 
 از راست : لرتا- نوشین- بزرگ علوی و هدایت
 

بانو لرتا هايراپتيان در ۱۲۹۰ خورشيدى در شهرتهران ديده به جهان گشود.او اولين زنى است كه در ايران معلق ميان سنت و مدرنيته پرده شب را كنار زد و پا به صحنه تئاتر گذاشت. از ده سالگى فعاليت هنرى خود را آغاز كرد. بيش از هجده شمع از زندگانى را نيفروخته بود كه در تعدادى از نمايش هاى ويليام شكسپير به كارگردانى ارسنى پاپازيان شركت كرده و مدتى با گروه هاى تئاترى همكارى مى كند. تئاتر نوع اروپايى در ايران كه از آغاز پايه گذارى تا تاسيس كلوپ موزيكال از حضور زنان محروم بود و نقش زنان را مردان بازى مى كردند، با حضور لرتا فصلى ديگر را ميزبان مى شود. او پس از توقف فعاليت كلوپ موزيكال به «كمدى اخوان»، «كمدى ايران»، «جامعه باربد»، «نكيسا» و «كانون صنعتى» دعوت شده است. لرتاپس از ازدواج با زنده ياد عبدالحسين نوشين در سال ۱۳۱۲ فعاليت هاى تئاترى خود را گسترش مى دهد. در مقطعى از فعاليت هاى هنرى اش به دليل سانسور نظام پادشاهى و شركت در جشنواره هنرى مسكو با دو تن ديگر از بازيگران گروه صنعتى، زنده يادان نوشين و خيرخواه داراى سرنوشت هنرى مشتركى مى شود. وى در نمايش هاى مشهورى مانند توپاز، ولپن، پرنده آبى و چراغ گاز بازى مى كند. در سال ،۱۳۳۱ لرتا به دنبال عبدالحسين نوشين كه به دليل فعاليت هاى سياسى خود مخفيانه از كشور خارج شده و به اتحاد شوروى رفته بود روانه آن سرزمين مى شود و در شهر دوشنبه پايتخت تاجيكستان مأوا مى گزيند. نوشين و لرتا از تابستان ۱۳۳۳ در مسكو اقامت گزيده اند. لرتا به استوديوى بازيگرى تئاتر هنرى كه بهترين آموزشگاه بازيگرى جهان محسوب مى شده وارد مى شود و نوشين در دانشكده ادبيات ماكسيم گوركى نام مى نويسد. نوشين در سال هاى پايانى عمر، موفق به اخذ دكتراى نسخه شناسى شده است. مصطفى اسكويى روايت مى كند كه لرتا پس از ده سال اقامت در اتحاد شوروى و آشنايى با تئاتر روس و بهره گيرى از استوديوى تئاتر هنرى مسكو (مخات) به ميهن بازگشته است. او به محض ورود به ايران به همراه نصرت كريمى، محمدعلى جعفرى، تقى مينا و... در سال ۱۳۴۵ در تئاتر كسرى گروهى جديد را تشكيل دادند. پى اس «گناهكاران بى گناه»، اثر استروفسكى آغاز به كار دوباره لرتا در ايران است.بانو لرتا تعدادى نمايش را نيزكارگردانى كرده است. آخرين فعاليت تئاترى او در «كارگاه نمايش» بوده است. كارنامه سينمايى لرتا منحصر به هفت فيلم مى شود. مهارت ايفاى نقش لرتا بر روى صحنه «احمد شاملو» را وامى دارد تا يكى از شعرهاى كوتاه و اثرگذار خود را به نام «تئاتر» در سال ۱۳۲۹ به «لرتا» تقديم كند. «براى لرتا»
پرده يك سو مى رود: مرد زندانى (كه پشت معجر ديدارگاه ايستاده، طفل اش را تماشا مى كند) در زير لب گوياست:
- «كاش زندانى اش مى كردند با من لحظه اى، تا من در اين زندان ببوسم چشم هايش را!»
مرد مستحفظ كه مى تابد سبيل اش را، به خود آرام مى گويد:
- «بد نمى شد!» پرده.... 
برخى از فيلم هايى كه لرتا در آنهانقش آفرينى كرده است عبارتند از: شب اعدام (داوود ملاپور)، معركه (روبيك زادوريان)، با شرف ها (قدرت الله بزرگى) و اسرار گنج دره جنى (ابراهيم گلستان). لرتا همچنين در مجموعه تلويزيونى خسرو ميرزاى دوم (نصرت كريمى) ايفاى نقش كرده است. لرتا به زبان هاى فارسى، ارمنى، روسى و فرانسه تسلط داشت و با زبان آلمانى نيز آشنا بود. در فاصله كوتاهى پس از پيروزى بهمن ،۵۷ بانوى تئاتر ايران به اتريش عزيمت كرد و در روز هشتم فروردين ماه سال ۱۳۷۷ خورشيدى در حاشيه اى محض از بى خبرى در كنار تنها يادگار همسرش، كاوه در شهر وين براى هميشه خاموش شد.

No comments:

Post a Comment