Saturday, November 25, 2006

سکوت سرشار از ناگفته هاست...




بابک بیات هم رفت.تنها شصت سال و تمام. و این یعنی ما.یعنی که دست تهی ما که در برگریزان این قافله هر روز تهی تر می شود. آری، سکوت سرشار از سخنان ناگفته است. تو هستی و شاملوی بزرگ. تو هستی و فصل ترانه نوین ایران که دورانی پر تب و تاب، ترانه نوینش کرد و اگر جز این می بود تو و یارانت توان ملودی کردن فریاد را نداشتید. دهه پنجاه خورشیدی،خون، سرخی دیگری داشت در شریان و نبض ترانه نیز می خواست تا خدا بتپد که تپید و ماند و رنگ زد و خاطره شد. واروژان یک سو و ایرج جنتی عطایی سوی دیگر .گوگوش،داریوش اقبالی،حسن ستار،ابراهیم حامدی (ابی) و گیتی و... جاودانه های موزیک پاپ ایران خلق می شوند. غریبه،جنگل،فریاد زیر آب،کتیبه و...
مرگ یزدگرد و شاید وقتی دیگر را در کنار بیضایی و باز ماندنی های دیگر...
و تو در زمهریر فراموش ناشدنی میهن تلخ ،یک روز سراسر پاییزی را برگزیدی برای رفتن... و هر روز که این روند رفتن و این شدن تا انتها ادامه دارد. اما کیست که در  روسپیخانه  بر بکارت قناری بنگرد و یا شاید که بگرید.


        ( بابک بیات در کنار احمد شاملو - عکس: سایت بابک بیات )

بامداد، در زمهریر ۵۸ خوش سرود از کباب قناری بر آتش سوسن و یاس. که گریستن در این پاتاوه ی رنج، خود شهامتی می خواهد از آن دست که بر سینه یاران هم نبرد،از فردای آن کودتا یک به یک گل داد سرب و آمد و مکرر شد تا تپه های اوین و یک راست رفت تا خراب آبادی که خاوران نامش شد و باز و باز و باز... باری، ما همگی یکی درد بوده ایم،یکی درد هستیم تا مرهمی شاید. و ملودی موسیقی تو در "چیدن سپیده دم" و "سکوت سرشار از ناگفته هاست" در دهه شصت خورشیدی، عاشق ترکمان می کند هنوز... هنوز تا هنوز... تا همین ساعاتی پیش که تو راحت شدی.. راحت...بدرود بابک بیات!...

بابک بيات آهنگساز ايرانی درگذشت
بابک بيات، آهنگساز ايرانی، روز يکشنبه پنجم آذر ماه در سن ۶۰ سالگی به دليل نارسايی کبدی در تهران درگذشت.
آقای بيات که با آثار پرشمارش برای موسيقی فيلم های ايرانی و قطعاتی برای موسيقی پاپ ايران پيش از انقلاب سال ۱۳۵۷شناخته می شد، از ماه گذشته در بيمارستان ايرانمهر تهران بستری بود.
در کارنامه هنری وی موسيقی فيلم هايی چون مرگ يزدگرد و شايد وقتی ديگر (هر دو ساخته بهرام بيضايی)، عروسی خوبان (محسن مخملباف)، فرياد زير آب (سيروس الوند) و کشتی آنجليکا (محمد بزرگ نيا) و همچنين آهنگسازی برای سريال هايی چون چنگلک و افسانه سلطان و شبان به چشم می آيد.
وی از زمره معدود آهنگسازان ايرانی بود که به رغم خلق آثاری برای ترانه های پاپ، به ويژه برای داريوش اقبالی خواننده سرشناس ايرانی که بعضا به مضامين سياسی می پرداخت، پس از انقلاب از ايران خارج نشد و به فعاليت خود در داخل اين کشور ادامه داد.
از ديگر فعاليت های بابک بيات می توان به همکاريش با شاعر پرآوازه معاصر ايران، احمد شاملو، در دو اثر چيدن سپيده دم و سکوت سرشار از ناگفته هاست اشاره کرد. اثر به يادماندنی خروس زری پيرهن پری برای کودکان نيز محصول همکاری مشترک اين دو نفر بود.
اين آهنگساز ايرانی در سال های گذشته فرزند خود را از دست داد و تا پيش از مرگ با همسر خود زندگی می کرد.
بابک بيات که در طی بيش از سه دهه فعاليت هنزی برای دهها فيلم و سريال ايرانی آهنگ ساخته بود در سال های اخير آثار کمتری خلق کرد.
وی در دو دهه گذشته بارها نامزد جايزه برترين موسيقی فيلم در جشنواره فيلم فجر در ايران شد و دو بار نيز در سال های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۵ خورشيدی (۱۹۹۱ و ۱۹۹۷ ميلادی) به خاطر ساخت موسيقی فيلم های عروس (بهروز افخمی) و سرزمين خورشيد (احمدرضا درويش) سيمرغ بلورين اين جشنواره را دريافت کرد.
***
بابک بيات به روايت بابک بيات، ايسنا

خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی

زنده ياد بابک بيات در شرح حال دوران زندگی‌اش گفته است:« در خرداد ماه سال ۱۳۲۵ در تهران کوچه روز به محله پل‌چوبی متولد شدم و پس از يک سال به خيابان هفده شهريور سه راه شکوفه خيابان کرمان نقل مکان کرديم، تحصيلات ابتدايی و متوسطه را در همين مکان به پايان بردم، از همان طفوليت با خواندن و موسيقی انس و الفت وعلاقه داشتم
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، بيات در کتاب مردان موسيقی سنتی و نوين ايران می‌گويد، يادم هست هفده ساله بودم که يکی از دوستان هنرمندم ميلاد کيايی مرا با نت موسيقی آشنا ساخت. و از اين به بعد بود که راه خود را يافتم، البته مشوقم در کارهای هنری، بيشتر خانواده ايرج عطايی بودند، حدود بيست سالم بود که توسط يکی از دوستانم به خانم باغچه‌بان معرفی شدم ودر کلاس‌های شبانه هنرستان موسيقی نزد اين هنرمند گرامی به فراگيری موسيقی علمی مشغول شدم و در دسته کر، اپرا و کر ملی وارد گرديدم و موسيقی واقعی را شناختم.
در اينجا در چند اپرا شرکت کردم از جمله اپراهای: "کاوالريارو ستيکانا"، "دلاور سهند" کار احمد پژمان و "ايل ترو واتوره" و چند اپرای ديگر. بعد از اين بود که به موسيقی فيلم علاقمند شدم و به آهنگسازی برای متن فيلم‌ها روی آوردم.
در سن ۲۵ سالگی موسيقی فيلم "خورشيد در مرداب" را ساخته‌م. سال بعد موسيقی متن فيلم "برهنه تا ظهر با سرعت" کار خسرو هريتاش را ساختم که برايم بسيار جدی بودند. اين کارها و بعد سريال تلويزيونی "چنگک" ساخته جلال مقدم و چند فيلم سينمايی آن روز را ساختم، لازم به توضيح است که هنرمند شايسته محمد اوشال در يادگيری و پيشرفت من در کار ساختن موزيک متن فيلم‌ها بسيار موثر بودند که با محبت فراوان مثل يک برادر با ايشان بودم و در زندگی‌و کارهای هنری من بسيار موثر بوده‌اند.
زنده‌ياد ‌بابک بيات همچنين گفته است، بعد از انقلاب بود که اولين کار هنريم را با نوار کاست "خروس زری پيرهن پری" نوشته احمد شاملو که انتشاراتی ابتکار آن را تکثير کرد، سپس موسيقی متن ۶۱ فيلم را با فيلم "مرگ يزدگرد" از ساخته‌های بهرام بيضايی آغاز کردم و تا يک سال ونيم کار نکردم، پس از آن برای فيلم‌های، "نقطه ضعف" کار محمدرضا اعلامی، "ريشه در خون" از الوند، "آتش در زمستان" از هدايت، "اتوبوس" از يداله صمدی، سريال "سلطان و شبان"، "طلسم" کار داريوش فرهنگ، "شايد وقتی ديگر" از بهرام بيضايی .   
بايد يادآور شوم که بعد از انقلاب بهترين کارم را در فيلمهای: "طلسم" و "شايد وقتی ديگر" و "نقطه ضعف" می‌دانم، ديگر موسيقی متن فيلم "کشتی آنجليکا" ‌کار محمد بزرگ‌نيا، "عروسی خوبان" کار محسن مخملباف را نيز بسيار دوست دارم و در سالهای اخير از فعاليتهای هنری‌ام بايد از دو نوار کاست به نام‌های:‌"سکوت سرشار از ناگفته‌هاست" و "چيدن سپيده دم" با احمد شاملو نام ببرم.


دعواي شخصي، باعث محروميت بين المللي شد


با وجود گذشت بيش از يک هفته از انتشار حکم تعليق فعاليت هاي فوتبال ايران توسط فدراسيون بين المللي فوتبال[فيفا]، سياست گزاران ورزش در جمهوري اسلامي هنوز پاسخ روشني به ابهامات موجود در اين زمينه و چشم انداز تحولات آتي عرصه فوتبال کشور نشان نداده اند. حميدرضا حاجي بابايي، عضو هيات رييسه مجلس اسلامي با گلايه از سياست "رسانه ملي" در زمينه خبررساني درباره اين موضوع در گفتگو با "روز"، "خودخواهي" و "فدا کردن منافع ملي در پاي منافع شخصي" از سوي مسولين ذيربط را دليل اصلي چنين بحراني در عرصه فوتبال ايران عنوان مي کند. اين گفتگو در پي از نظرتان مي گذرد.

آقاي حاجي بابايي، فدراسيون بين المللي فوتبال همه فعاليت هاي فوتبال ايران را به حال تعليق در آورده است. مسئولان جمهوري اسلامي در طول بيست و هشت سال گذشته بارها از حفظ حريم "امنيت ملي" گفته اند. تحولاتي که منجر به واکنش اخير فيفا در قبال فدراسيون فوتبال ايران شده، از نظر هيات رئيسه مجلس چقدر در راستاي پاسداشت"منافع ملي" کشور قرار دارد؟
متاسفانه يکي از مشکلات عمده ما اين است که منافع ملي در برخوردهاي فردي و شخصي مد نظر قرار نمي گيرد. اتفاقي که اکنون در مورد فوتبال ايران افتاده اين است که يک دعواي خصوصي بين دو نفر، يعني آقاي دادکان و رئيس سازمان تربين بدني باعث شده تيم ملي ما با مشکل بزرگي مواجه شود. متاسفانه هيچ يک از دو طرف مناقشه هم حاضر نيستند به راحتي از موضع خود عقب نشيني کنند.
اين به چه معناست؟
اين به معناي خودخواهي است. اين به معناي فدا کردن منافع ملي پاي منافع شخصي است. من ضمن ارادتي که به هر دو طرف دارم و آنها را نيروهاي خوب و متدين مي دانم اما به هيچ وجه برخورد آنها در جريانات اخير را قابل توجيه نمي دانم. اگر اين روند ادامه پيدا کند احتمال حذف تيم فوتبال ما از فيفا کاملا مشخص است. آنها بايد پاسخ مناسب بدهند و با يکديگر مصالحه کنند. يک زماني هست که امريکا براي ما مشکل درست مي کند، اسرائيل مشکل درست مي کند، کشورهاي غربي مشکل درست مي کنند. خب گلايه اي نيست. افتخار هم مي کنيم که براي ما مشکل درست مي کنند. اما وقتي غرور ملي ما را افراد خودي مي شکنند، اين مساله به هيچ وجه قابل بخشش نيست.
حالا آقاي دادکان ظاهرا گفته اند که بدنبال استعفاي خود کوتاه آمده و گفته اند مشکل، استعفاي ايشان نبوده...
به هر حال اين مسائل بايد گزارش شود. يعني مردم ما بايد بدانند که گير کجاست و تقصير کيست؟ هر دو طرف بايد در يک مناظره تلويزيوني شرکت کنند و مردم را در جريان اتفاقات بگذارند.
اما در طول روزهاي اخير پس از انتشار خبر تعليق فوتبال ايران از سوي فيفا، سردرگمي خاصي در زمينه خبررساني ديده مي شود، اخبار مربوط به اين موضوع کمترين حضور را در "رسانه ملي" و ديگر رسانه هاي دولتي دارند. در واقع به طور آشکار سانسور خبري در فضاي داخلي حاکم است. مساله اي که به قول شما با "غرور ملي" ارتباط دارد چرا بايد در رسانه هاي دولتي چنين بازتابي داشته باشد؟
من اين روند خبررساني را نمي پذيرم. همانطور که گفتم اين مساله بايد در رسانه ملي مطرح شود و مردم و اهالي ورزش کشور در جريان قرار بگيرند. همه روي اين موضوع حساسند. ما هم اين گلايه را از رسانه ملي و مطبوعات داخلي داريم.
سوءاستفاده فيفا
فيفا، صريحا به دخالت دولت ايران در امور فوتبال کشور اشاره کرده است. اين مساله از سوي مسئولين جمهوري اسلامي چگونه تفسير مي شود؟
فيفا ازبحث هاي بين ما سوء استفاده کرده است.
چطور؟
کجاي دنيا است که دولت در امور فوتبال و يا هر ورزش ديگري مشارکت نکند. فوتبال يک موضوع ملي است که با سياست، فرهنگ، اقتصاد و. . گره خورده است.

گفته شده دولت در همه امور از جمله فوتبال دخالت مي کند و آن را "تحت سلطه" خود مي خواهد.
اولا خود سازمان تربيت بدني به عنوان يک نهاد قانوني در اين چهارچوب عمل مي کند. اگر احيانا جايي هم باشد که اشتباهي از سوي سازمان تربيت بدني انجام گرفته باشد قابل اصلاح است و بايد اصلاح شود. ساماندهي ورزش و کمک به ورزش و حضور در آن، به معناي به سلطه در آوردن ورزش نيست. کدام کشور دنيا وجود دارد که در امور فوتبال کشورش دخالت نکند؟
فيفا گفته دخالت هاي کلان دولت در امر ورزش را تشويق مي کند اما دخالت هاي فني دولت در امور جاري فوتبال را نمي پذيرد...
همين است.
چي همين است؟
ما هم دخالت هاي فني را مي گوييم.
چه مي گوييد؟
ما مي گوييم اين مسائل بايد در يک مناظره تلويزيوني مطرح شود تا مشخص کنيم آيا اين دخالت ها وجود دارند يا ندارند. آقاي علي آبادي بايد در اين مورد توضيح بدهد و به مردم گزارش کند.
فيفا دلائل خود را با مصداق بيان کرده است. مثلا گفته در حال حاضر اعضاي هيات رئيسه يا کميته اجرايي که اعضاي آنها در حدود 9 تا 11 نفر است به صورت انتصابي برگزيده مي شوند. فيفا اين شيوه را خلاف مقررات بين المللي عنوان و اشاره کرده که اين اعضا بايد به صورت انتخابي برگزيده شوند. يا مسائلي از اين دست. امامسولين ورزش در جمهوري اسلامي کمتر به پاسخگويي در مورد جزئيات آنچه فيفا گفته پرداخته اند...
ببينيد، اگر از ابتدا روند بصورت انتخابي بوده بايد اين روند ادامه پيدا کند. آقاي علي آبادي بايد در اين زمينه توضيح بدهند تا ببينيم آنچه که فيفا مي گويد مورد قبول سازمان تربيت بدني ما هست يا نه. اگر هست بايد اين ايراد برطرف شود، در غير اين صورت بايد پاسخ مستدل به فيفا داد.
آنچه که به عنوان "سلطه امنيتي" بر عرصه ورزش کشور خصوصا فوتبال ايران مطرح است از نظر کميسيون امنيت ملي به چه شکل تعبير مي شود؟
بحث فوتبال و امنيت با يکديگر مقوله در هم تنيده اي است.
به چه دليل؟
به دليل اينکه ميليون ها نفر طرفدار فوتبال در يک کشور، مي تواند نقش مهمي در حمايت يا تضعيف دولت ها، در امنيت ملي، مسائل اقتصادي و سياسي داشته باشد.
هيات رئيسه مجلس، چه اقدامات مشخصي براي برون رفت از بحران فعلي در عرصه فوتبال ايران در نظر دارد؟
فراکسيون ورزش مجلس کار را دنبال مي کند. کميسيون فرهنگي هم اقدامات لازم را انجام مي دهد. ما بايد به سمت و سويي برويم که قضيه را حل کنيم. اشتباهي که از هر طرف انجام گرفته بايد جبران شود. اگر اختلاف و مشکلي با يکديگر داريم نبايد مسائل خود را به فيفا و مجامع بين المللي ببريم و کشور را تحت الشعاع تصميمات، حتي نمي گويم مغرضانه، بلکه خوشبينانه مجامع بين المللي قرار دهيم. اين مسائل در شان و شوکت و جايگاه مردم ايران نيست.


Thursday, November 23, 2006

منتشر شد: جهان دیگری ممکن است


در سالهای اخیر جسته و گریخنه قلمی پویا و سرشار از آگاهی سیاسی را دنبال کرده ام. دوست نادیده ی نازنینم،هادی پاکزاد. آری، جهان دیگری ممکن است!


یک مانیفست ضد تروریستی ـ ضد امپریالیستی


هادی پاکزاد
نشر فروغ مهرگان

 این کتاب تلاش دارد تا ماهیت تروریسم را ـ  به دنبال پیش‌آمدِ فاجعه‌ی یازدهم سپتامبر 2001 در آمریکا، که بیش از هر زمان دیگر مطرح شده است ـ  مورد شناخت و تحلیل قرار دهد. بر این اساس است که حضور و وجود  تروریسم را در رابطه با تنگناها و چالش‌های موجود جامعه‌ی جهانی مورد واکاوی و بررسی قرار می‌دهد و در این راستا خود را ناگزیر می‌یابد تا امپریالیسم را در آغاز قرن جدید که بی‌پروا به‌سوی جهانی‌سازی افسار گسیخته‌ای پیش می‌رود، تعریف ‌کند و نقطه نظرهایی  را در چگونگی مبارزه‌ی ملت‌ها با امپریالیسم و عوامل داخلی آن‌ها بازگو نماید.
 کتاب خود را ناگزیر دید تا برای راه‌یابی به هدف ذکر شده، داستان و تاریخ پیدایی ستم انسان بر انسان را نیز، جسته و گریخته، بشکافد؛ زیرا برای بیان مقصود اساسی، که همان تغییر و دگرگونی وضع موجود است و همین تنها نیاز انسان‌ِ این زمانه است، لازم آمد تا تمام حرف‌ها را که می‌توانست بگوید، بزند تا تصویری از اعتقاد خود را که امکان وجود «جهان دیگری ممکن  است» را به مشورت بگذارد.
... و در همین راستاست که در ادامه، قانون اساسی خود را با این مقدمه آغاز می‌کند: 

قانون اساسی کشور اتوپیان
مقدمه: اگر تاكنون برآيند شرايط عيني و شعور حاصل از آن، و ثاثيرگذاري همين شعور بر شرايط عيني، به دلايل گوناگون، در رابطه با مناسبات اجتماعي انسانها نتوانسته است ساختاري آگاهانه و عملي ارایه دهد، اما همين مجموعه‌ی شرايط و شعور رو به تكامل، در شروع قرن جديد، ضرورتي را پيش پاي انسانها قرار داده است تا مناسباتي كارساز و عادلانه بر روي ساختارهاي فروريخته گذشته بنا سازند. در شرايط امروز بايد پذيرفت كه نه حاكميت سرمايه خصوصي توانسته است پاسخگوي نياز بشريت باشد و نه سرمايه دولتي كه بخواهد با هر عنوان و ايسمي چنان رسالتي را بر عهده گيرد.
در طول تاريخ، بشريت به دفعات درك و تجربه كرده است كه جايگزيني قدرتها كه بيترديد اكثرآنها خواستار استقرار عدالت بودند، هركدام با در دست گرفتن قدرت، به دليل نگرش ويژه خود در تحقق اهدافشان، دست به اعمالي زدهاند كه محصول برداشتِ مخصوص خودشان از اجراي عدالت بوده است. مطلق انگاري ساختار تفكر، با فراهم شدن ابزار اجرايي آن در دست نمايندگان قشر و يا طبقه‌ی جديد حاكم، تاكنون نتايجي را ببار آورده است كه آن نتایج نتوانسته به آرمانِ نهادي و جوهري انسان كه همانا استقرار نظام عادلانه‌ی فراگير باشد جامه عمل بپوشاند.   كشور اتوپيان بنا دارد تعريفي جامع و فراگير از دموكراسي ارایه دهد كه در آن هيچ قدرتي در جامعه يكهتاز نباشد تا هيچ كس يا گروه و يا طبقهاي نتواند سُلطهاش را اعمال كند.  بنابراين، ساختار بنيادي قانون اساسي كشور اتوپيان بر نفي مالكيت خصوصي كه بتوان با آن ديگر انسانها را به مزدوري واداشت، و نفي نظامي كه انسانها را از مالكيت باز ميدارد، و نفي تمركز قدرت به نام دولت و يا هر نوع حاكميتي استوار شده است. اميد است براساس شرايط موجودِ حاكم بر جهان، خردِ جمعي جهاني بتواند ساختار نويني از نظم عادلانه جهاني را تئوريزه و كاربردي گرداند.
Hadi.Pakzad@ yahoo.com

Monday, November 20, 2006

آن عاشقان شرزه



همزمان با نزدیک شدن هشتمین سالگرد قتل داریوش و پروانه ی فروهر
 توسط اعضای وزارت اطلاعات، فرزندان این دو شخصیت جان باخته، ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت آن ها، حزب ملت ایران و همچنین ده ها تن از شخصیت های سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی کشور، با انتشار اطلاعیه هایی از مردم برای شرکت در مراسم بزرگداشت پروانه و داریوش فروهر در روز اول آذر ماه دعوت کرده اند 
  
اطلاعیه پرستو و آرش فروهر 
هم میهنان 
هشت سال از فاجعه قتل داریوش و پروانه فروهر می گذرد. 
ما فرزندان همیشه داغدار را در بزرگداشت آن دو سردار میهن تنها مگذارید. 
زمان: چهارشنبه یکم آذر ماه از ساعت ٣٠/١٦ الی ١٩ بعد از ظهر 
مکان: خیابان سعدی شمالی، خیابان هدایت کوچه شهید مراد زاده پلاک ٢٢ خانه فروهرها 
پرستو فروهر- آرش فروهر 
  
اطلاعیه ستاد بزرگداشت مراسم فروهرها 
اوست پایدار 
مراسم بزرگداشت هشتمین سالگرد شهادت دو سرو سرفراز آزادی و مردمسالاری و استقلال ایران شهیدان داریوش فروهر و پروانه فروهر روز چهارشنبه یکم آذرماه ١٣٨٥ از ساعت ٣٠/١٦ الی ١٩ بعد از ظهر در خانه آن دو شهید واقع در خیابان سعدی شمالی خیابان هدایت کوچه شهید مرادزاده پلاک ٢٢ برگزار می گردد. 
ستاد بزرگداشت مراسم فروهرها

 آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند 
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند 
 
فریادشان تموج شط حیات بود 
 
چون آذرخش در سخن خویش زیستند 
مرغان پر گشوده ی طوفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند
 
می گفتی ای عزیز ! سترون شده ست خاک 
اینک ببین برابر چشم تو چیستند 
 
هر صبح و شب به غارت طوفان روند و باز 
باز، آخرین شقایق این باغ نیستند
محمدرضا شفیعی کدکنی